وزیر خارجه آمریکا به صورت تلویحی از مردم سوریه خواسته است خودشان را مجهز تر کرده و کلک بشار اسد را بکنند پیش از آنکه از بیرون تهاجمی فاجعه بار علیه این کشور و منطقه صورت گیرد.به گزارش رویترز هیلاری کلینتون با تاکید براینکه مخالفان سوریه روز به روز مجهز تر و کارآمد تر می شوند گفته است هرچقدر سریعتر این خشونت ها تمام شود احتمال یک حمله فاجعه بار به سوریه و منطقه کمتر خواهد شد. [کلینتون تلویحا نسخه جنگ داخلی را برای سوریه پیچید ]
این سخنان کلینتون می تواند اینگونه تفسیر شود که امریکا پذیرفته است تکلیف سوریه را باید یک جنگ داخلی تمام عیار میان موافقان و مخالفان مشخص کند و هرچقدر این کار زودتر انجام شود بهتر خواهد بود. این را می توان از این قسمت از کلام او که گفته است : هرچقدر خشونت ها زودتر تمام شود احتمال یک تهاجم فاجعه بار به سوریه و منطقه کمتر خواهد شد" فهمید.
قطعا در شرایط حاضر همگان به این نتیجه رسیده اند که اسد حاضر به فرود آمدن از قدرت نیست و مخالفان او نیز حاضر به زمین گذاشتن سلاح نیستند. از سوی دیگر نه ناتو و نه هیچ کشور دیگری نه توانایی لازم برای حمله به سوریه را دارد و نه تمایلی. پس به نظر خانم کلینتون تنها یک راه باقی می ماند واینکه طرفین آنقدر با هم بجنگند تا پیروز میدان، حاکم میدان شود و البته برای این کار لازم است همانگونه که در سخنان وزیر امور خارجه آمریکا امده، مخالفان مجهز تر و مسلح تر شوند تا بتوانند "زودتر به خشونت ها پایان" دهند!با توجه به اینکه چنین استدلالی یعنی مجهز تر شدن و مسلح تر شدن مخالفان قطعا به افزایش خشونت ها می انجامد نه پایان آن؛ می توان نتیجه گرفت که منظور خانم وزیر از پایان خشونت ها پایان اسد بوده است. با این حساب پیام روشن است. خودتان را مجهزتر کنید و بهتر با اسد بجنگید تا پس از پیروزی بر او خشونت ها پایان یابد!
در عین حال از این کلام خانم وزیر می توان اینگونه استنتاج کرد که هزینه های جنگ داخلی برای منطقه بسیار کمتر از یک تهاجم نظامی خارجی خواهد بود.
از سوی دیگر به نظر می رسد که این سخنان خانم کلینتون مجوزی برای توسعه دادن اقدامات نظامی و تروریستی در دمشق و حتی اماکن عمومی و دولتی خواهد بود به گونه ای که دیگر هیچ کجای این کشور امن نباشد. درستی یا نادرستی این ادعا را می توان در روزهای آینده به نظاره نشست و البته نباید غافل شد که اعلام این موضوع به خودی خود بخشی از توان امنیتی و هوشیاری نیروهای دفاعی سوریه را مصروف خود داشته و باعث تفرق و برهم زدن تمرکز و اجتماع خاطر توان نظامی طرفداران اسد خواهدشد که در نهایت به نفع مخالفان او تمام می شود.
نکته دیگری که در این بین مشهود است آمار دقیقی است که خانم کلینتون از توانمندی های نظامی و غیر نظامی هر دو طرف یعنی انقلابیون مسلح ( به گفته خود ) یا تروریست ها ( به گفته اسد) و نیز توانمندی های نظامی سوریه دارد.
کلینتون به خوبی می داند که هرگونه تهاجم نظامی در شرایط کنونی به خاک سوریه با وجود حمایت روسیه و چین و توان نظامی قابل توجه ارتش بعث ممکن است عواقب ناخوشایندی برای غرب در پی داشته باشد. از این رو بهترین راه برای کشورهایی که مایل به نابودی اسد هستند، مجهزتر کردن و مسلح تر کردن انقلابیون سوریه است که جنگی تمام عیار را علیه دولت به راه اندازند و تا جاییکه می توانند ماشین نظامی و دفاعی اسد را تضعیف کنند.
ناتو به خوبی می داند که کارآیی جنگ داخلی با توجه به کار کرد رسانه های جمعی بر روی افکار عمومی و پیشرفته شدن و کم هزینه بودن مکانیزم های جنگ نرم، بسیار بهتر از جنگ کلاسیک نظامی است. اسد متهم است که مردم خود را می کشد. این را رسانه ها برای مردم جهان تبدیل به یک انگاره کرده اند. خود او می گوید تروریست های مسلحی را که امنیت کشور را هدف گرفته اند سیاست می کند و چون آنها در میان مردم و میان بچه ها پنهان می شوند باعث قربانی شدن کودکان می شوند. اما رسانه ها روایت خودشان را از ماجرا دارند و دائما تصاویر کودکان و زنان کشته شده در این کشور را نشان می دهند که کمتر کسی باور می کند انقلابیون مسلح، تروریست ها و یا مخالفان اسد ( هرچه که نامشان دهیم ) این کار را کرده باشند. در جبهه روانی تا اینجا اسد بازنده است چون ثابت کردن اینکه کشته شدگان دست کم محصول مشترک هر دو گروه هستند نیز سخت است، چه رسد به اینکه اسد بخواهد ثابت کند قربانیان بازمانده از اقدامات تروریستی کسانی هستند که خود را انقلابی می دانند.
از این رو غربی ها صرفا ژست می گیرند و لفاظی می کنند که خود را همراه با مردم و مدافع حقوق بشر نشان دهند و الا در عمل حمله ای نخواهند کرد چرا که سیستم های موشکی پیشرفته روسی و سایر تجهیزات نظامی قدرتمندی که در اختیار اسد است شاید چندان به کار مبارزه با انقلابیون مسلح یا تروریست ها نیایند اما به راحتی می توانند اسیب پذیری ناتو را به نمایش در آورد و یا کشورهای همپیمان ناتو از جمله ترکیه را که مانند تنگ بلورین آسیب پذیر است را با خسارات جبران ناپذیر مواجه سازند.
از سوی دیگر تاریخ جهانگشایی ها و مشارکت های آمریکا در جنگ های مختلف علیه کشورهای جهان به خوبی نشان داده است که این کشور و حتی ناتو صرفا در زمینی بازی می کنند که برنده شدن آنها به طور حتم تضمین شده باشد. از این رو مادامیکه اسد همچنان سرپا ایستاده و توان دفاعی او خدشه ناپذیر است، هرگز حمله ای به او نخواهند کرد.
کار کرد دیگر جنگ داخلی تمام عیار برای ناتو و آمریکا درست همین جاست. آمریکا از جنگ جهانی دوم تا کنون در هرجنگی که برنده بیرون آمده در واقع فقط برای زدن تیر خلاص رفته است و در هرجنگی که از ابتدا وارد شده مانند ویتنام و یا حتی کره بازنده بیرون آمده است. از ورود نیروهای آنها در فرانسه در واپیسن ماه های جنگ جهانی دوم گرفته که به قول ژنرال دوگل فقط برای گرفتن عکس یادگاری با خرس کشته شده به جنگ وارد شدند تا جنگ افغانستان و عراق که متعلق به همین دهه گذشته است آمریکایی ها هیچگاه مصافی جدی با حریفان نداشته اند. نه طالبان حریف قدری بود و نه صدام زهوار در رفته که کمر خودش و ملتش زیر بار ده سال تحریم های کشنده از قبل شکسته شده بود.
از این رو وقتی جنگ داخلی شدت بگیرد، توان نظامی اسد روز به روز تحلیل می رود. در جنگ داخلی او دیگر نمی تواندبه موشک ها، سلاح های شیمایی خطرناک و غیرمتعارف زیادی که دارد بنازد یا از فناوری های برتر نظامی که روس ها در اختیار او گذاشته اند به عنوان تهدید بازدارنده استفاده کند چرا که هیچ یک در جنگ شهری و جنگ داخلی به کار نمی آیند. در عوض روحیه نظامیان او به دلیل پنهان بودن انقلابیون مسلح در میان مردم عادی و استفاده آنها از سپر انسانی در برابر ماشین جنگی اسد و حمایت رسانه ای گسترده ای که از کشته شدگان در این نزاع خونین به نفع انقلابیون می شود، تحلیل رفته و به مرور، فرمانده تنها می ماند. در این جاست که نقش آمریکایی ها به عنوان کسی که تیر خلاص به سر قربانی در حال جان کندن را می زند نمایان خواهد شد و افتخار نابودی اسد را برای منافع آینده خود به ثبت خواهد رساند.
جنبه های انسانی اقدامات و تصمیمات آمریکا در نهان همیشه برای آمریکایی ها بی ارزش ترین موضوع بوده اند اما در ظاهر همیشه روی آنها تمرکز می کنند. همانگونه که تشریح شد در چنین استراتژی ناجوانمردانه ای خون بسیاری از مردم سوریه بر زمین خواهد ریخت و در نهایت اگر مخالفان موفق به کشتن یا شکست اسد بشوند آمریکایی ها به سرعت برق در لحظه ای که باید حاضر باشند بالای سر اسد حاضر شده و سند پیروزی را به نام خود خواهند زد و یا به همان قول مذکور عکس یادگاری را با شکار بزرگ خواهند گرفت.
بنابراین به نظر می رسد که آمریکایی ها مدل جنگ داخلی لبنان در دهه 70 را برای سوریه انتخاب کرده اند و به زودی برای محقق شدن آن برگه ها و مهره های جدیدی را روی میز خواهند گذاشت. ولی معادلات همیشه آنگونه که آمریکایی ها تصور می کنند پیش نمی رود همه چیز بستگی به این دارد که در جنگ داخلی چه کسی پیروز شده و چه کسی همچنان در آخر دعوا دست بالاتر را خواهد داشت. تجربه جنگ داخلی لبنان و مطالعه تاریخ آن در این خصوص خالی از فایده نیست.
4949
نظر شما